بررسی ادعای ایمان وهب نصراني بوسیله خواب

دارالهدایه| یکی از ادعاهای جریان احمد بصری در راستای اثبات حجیت خواب، ایمان آوردن وهب نصرانی بواسطه خواب می باشد.
این جریان کوشیده تا با استناد به برخی عبارات و روایات، این ادعای خود را ثابت کند؛ نوشتار حاضر به نقد و بررسی این ادعا می پردازد.

نام وهب نصرانی

از وهب به تام‌های متفاوتی یادشده؛ازجمله: 

  1. «وهب بن جناب کلبی» {قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۴۸}
  2. «وهب بن جناح کلبی» {اللهوف علی قتلی الطفوف،ص:۱۰۶}
  3. «وهب بن حباب الکلبی» {اعیان الشیعة،ج:۱،ص:۶۰۴}
  4. «وهب بن عبدالله» {قاموس الرجال،ج:۱۰،ص،۴۵۰}

چنان‌که نام وهب بن وهب {الأمالي(للصدوق)،ص:۱۶۲} نیز در تاریخ عاشورا به چشم می‌خورد.

برخی از علما مانند تستری، تمامی اسامی را تحریف نام یکی از یاران امام حسین علیه‌السلام به نام  «عبدالله بن عمیر الکلبی» می‌دانند.
{قاموس الرجال،ج:۱۰،ص:۴۴۸}؛شیخ صدوق او را «وهب بن وهب» دانسته که به همراه مادرش و به دست امام حسین علیه‌السلام به اسلام روی آوردند:

وَهْبُ بْنُ وَهْبٍ وَ کَانَ نَصْرَانِیّاً أَسْلَمَ عَلَی یَدِ الْحُسَیْنِ علیه السلام هُوَ وَ أُمُّه.

الأمالي(للصدوق)،ص:۱۶۲

سید بن طاووس نیز از او و مادر و همسرش نام می‌برد، اما اشاره‌ای به چگونگی اسلام او نمی‌کند.

اللهوف علی قتلی الطفوف،ص:۱۰۵

اعلمی در دایرة‌المعارف می‌نویسد:وهب پسر عبدالله کلبی نصرانی «مسیحی» با همسرش نزد امام حسین علیه‌السلام آمده و مسلمان شدند و باهم
در کربلا به شهادت رسیدند.

دایرة‌المعارف اعلمی،ج:۱۵،ص:۸۴

ادعای احمد بصری درباره خواب دیدن وهب

احمد بصری ادعا می‌کند که  «وهب نصرانی» حضرت عیسی علیه‌السلام را در خواب دید و امام حسین علیه‌السلام ایمان او را پذیرفت:

تاکنون سندی برای این ادعا که  «وهب نصرانی» به‌واسطه دیدن رؤیای حضرت عیسی علیه‌السلام به امام حسین
علیه‌السلام ایمان آورد،ارائه نشده است.

احمد بصری در ادعای خود از ارائه حتی یک منبع علمی عاجز است و طرفدارانش فقط به یک مطلب که آن‌هم در یک سایت درج‌شده استناد می‌کنند.

http://vb.almahdyoon.org/showthread.php?t=16641

داستان خواب دیدن وهب

در این سایت داستانی را نقل می‌کند که امام حسین علیه‌السلام پس از ورود به خیمه‌ی امّ وهب،می‌فرمایند:

پس از بازگشت وهب به او بگو:رؤیایت را تصدیق کن. رؤیا چنین بوده که وهب در شب قبل حضرت عیسی علیه‌السلام را می‌بیند که فرموده:
وهب! فردا حسین علیه‌السلام را در کربلا یاری کن.

چگونگی نقل داستان در سایت اتباع

وهب النصراني (رحمه‌الله):

في عام «۶۱ هـ.ق» وحينما كان الإمام الحسين (عليه السلام) قادما للعراق مع أهل بيته وأصحابه الكرا ،وصل إلى منطقة خالية من آبار الماء و
هذه المنطقة بعد بركة:”أبو مسك ” بمسافة ۷ كم،و هذه البركة بعد آبار:”شراف” بمسافة ۱۶ كم.كان في هذه المنطقة خيمة وهب بن عبد الله بن
الكلبي النصراني و كان حديث عهد بالزواج و كان يخرج صباحا ليعود في المساء محملا بالماء لعائلته.

حينما وصل الركب الحسني إلى هذه المنطقة توجه الإمام الحسين روحي فداه إلى تلك الخيمة ونادى يا أمة الله.خرجت من تلك الخيمة امرأة
عجوز تسمى«ام وهب» فرحبت بهم…

قال لها الإمام أين ولدك وهب فردت عليه خرج كعادته ويعود في المساء محملا بالماء،فقال لها الإمام حينما يعود قولي له عليك بتصديق الرؤيا،
و بمجرد أن ترك الإمام مكانه الذي كان يقف فيه وإذا بعين ماء قد انفلقت من تحت قدميه.تركها الإمام وتوجه بمن كان معه نحو كرب وبلاء.حينما
عاد وهب إلى أهله وشاهد العين سأل أمه عن الخبر فقالت له ولدي كأنما المسيح عيسى قد زارنا هذا اليوم.فقد سأل عنك وقال عليك بتصديق الرؤيا.

عند ذلك بكى وهب و قال يا أماه لقد رأيت في المنام هذه الليلة روح الله عيسى و كان بجانبه رجال عليهم الهيبة و الوقار و كأنهم الشمس بجمالها و
هيبتها.فقال لي المسيح يا وهب هل أنت من أمتي قلت نعم فقال اعلم إن الذي يقف بجنبي هو محمد رسول الله وخاتم الأنبياء و أشرف الخلق و هذا
الثاني هو علي بن أبي طالب وصيه و خليفته و زوج أبنته و هذا الثالث هو ريحانة رسول الله إنه الحسين بن علي.يا وهب عليك أن تنصر الحسين غدا
في كربلاء واعلم بأنك معه في الجنة وأن اسمك مع الأبرار وقد ناولني صحفية قد كتب بها اسمي ثم أفقت من النوم.الآن وأنت تخبرينني بما حدث،يا
أماه الذي مر بك اليوم هو الحسين بن علي بن أبي طالب.

و من الجدير بالقول ان هذه العين بقيت بقيت لغاية يومنا هذا ولها كرامات كثيرة وتسمى “عين القطارة”…

سایت براثا نیوز:

http://www.burathanews.com/news_article_29208.html.

توضیح درباره داستان

نویسنده‌ی این متن در سایت «براثا»،دلیل مکتوب و علمی ارائه نکرده و منبع خود را شنیده‌هایش قرار داده و می‌گوید:

 

لقد سمعت هذه القصة من لسان «الحاج أیوب الکبیسی» الذی سکن المنطقة عام۱۹۲۵ وقد سمعتها أیضا بمحاضرة صوتیة «للسید جاسم الطویرجاوی»
و کذلک من  «الشیخ أحمد الوائلی» و «الشیخ عبد الحمید المهاجر» وذبعد بحث طویل عن مصدر هذه القصة وجدتها فی کتاب یسمی «مصائب
آل محمد» للشیخ محمد محمدی الأشتهاردی،ص:۲۱۷، طبعة قم.

این قصه را از زبان «حاج ایوب کبیسی» که در سال ۱۹۲۵ ساکن منطقه قطاره بوده و از فایل صوتی سخنرانی «سید جاسم طویرجاوی» و
«شیخ احمد وائلی» و «شیخ عبدالحمید مهاجر» شنیده و آن را در کتاب  «مصائب آل محمد» شیخ محمد محمدی اشتهاردی یافتم.

همان‌گونه که مشخص است،نویسنده این مطلب در سایت «براثا نیوز»، منبع علمی و معتبری را بیان نکرده و فقط به قول شفاهی تعدادی از خطیبان
عراق استناد می‌کند.و عجیب‌تر اینکه به کتاب «حجةالاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی» اشاره می‌کند؛درحالی‌که چنین مطلبی در این کتاب وجود
ندارد و ایشان هیچ اشاره‌ای به رؤیایی از جانب وهب نکرده‌اند.بلکه دلیل ایمان و اسلام «وهب» را چنین بیان کرده‌اند:

ایمان وهب خواب بود یا معجزه؟

امام حسین علیه‌السلام که با یاران خویش به‌سوی کربلا حرکت می‌کرد،چشمش به خیمه سیاهی افتاد.امام نزدیک آن خیمه رفته،دید پیرزنی فقیر
در آنجا زندگی می‌کند.او «قمر»، مادر «وهب» بود.امام علیه‌السلام حال وی را پرسید،او گفت روزگار می‌گذرد ولی در مضیقه کم‌آبی هستیم و اگر آب
می‌داشتیم،بسیار خوب بود.امام علیه‌السلام با او به کناری رفتند تا به سنگی رسیدند امام علیه‌السلام با نیزه خود آن سنگ را از جا کند و آب گوارایی
از زیر آن بیرون آمد.پیرزن،بسیار شادمان شد و از امام تشکر کرد.امام حسین علیه‌السلام هنگام خداحافظی،جریان خویش را بازگو کرد و به آن مادر
پیر فرمود:«ما نیاز به یار و یاور داریم؛ وقتی پسرت،وهب بازگشت،بگو به ما بپیوندد و ما را درراه دفاع از حق و مبارزه با ظلم کمک کند….

عروس و پسرش وهب آمدند.آن‌ها آب گوارای چشمه را در کنار خیمه خود دیدند و از علّت آن پرسیدند.«قمر»،همه جریان را برای آن‌ها بیان کرد
و پیام امام حسین علیه‌السلام را نیز به پسرش رساند.این سه نفر،شیفته امام شده، باروبنه خود را برداشتند و به‌سوی کاروان امام حرکت کردند.آن‌ها
به حضور امام رسیده، قبول اسلام کردند و همراه سپاه امام،باکمال عشق و علاقه،به راه خود ادامه داده تا به کربلا رسیدند.
سوگنامه آل محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم محمد محمدی اشتهاردی،ص:۲۰۹

جواب اتباع

برخی از طرفداران احمد بصری در گفتگوهای شفاهی در مقام فرار از این اشکال مدعی شده‌اند که احمد خود امام و حجت خداست و سخن او به‌تنهایی
مدرک است و به سند نیازی ندارد.سستی این ادعا نیز روشن است؛زیرا چنان‌که گذشت،احمد بصری این مطلب را در مقام اثبات حجیت خواب بیان کرده
است و در مقام استدلال بر این‌که خواب حجت است و به کمک آن می‌توان حجت خداوند را شناخت به موارد متعددی ازجمله خواب «وهب نصرانی»
استناد جسته است.بدیهی است لازمه ادعای طرفداران احمد بصری این است که احمد بصری می‌خواهد به استناد خواب وهب امامت خود را ثابت کند
درحالی‌که اثبات ماجرای وهب مبتنی بر پذیرش امامت احمد است و این دور باطل است.

و لو سلمنا این خبر صحيح باشید که بازهم حجیت رؤیا در تشخیص حجت الهی را اثبات نمی‌کند بلکه در خود این خبر هم «وهب» و مادرش معجزاتی
دیدند.معجزات و شواهدی که دلیل ایمان وهب شد:

سؤال امام حسین علیه‌السلام از ام وهب «أين ولدك وهب» فرزندت وهب کجاست؟که این خود یک خبر غیبی است زیرا تا قبل از آن امام حسین
علیه‌السلام وهب را ندیده بودند.

نکته بعدی

۲.امام حسین علیه‌السلام به «ام وهب» امر می‌فرمایند که به پسرت امر کن رؤیا و خواب خودش را تصدیق کند؛در اینجا حجیت رؤيا ثابت نمی‌شود
بلکه ثابت می‌کند امام حسین علیه‌السلام علم غیب دارند و این نیز معجزه‌ای دیگر که ام وهب دید و نیز وهب هم فهمید، زیرا امام حسین علیه‌السلام
از کجا می‌دانند وهب چه خوابی دیده بود؟مگر با علم غیب که این علم را هرکسی ندارد مگر کسی که خدا به او عطا کند.

۳.امام به‌صرف ترک کردن محلی که در آن ایستاده بودند برای «ام وهب» آب درآوردند.که خود این کار نیز یک معجزه دیگر است. 

پس دلیل ایمان وهب{برفرض صحت خبر} بازهم رؤیا نبوده است بلکه به علت تعدد معجزات امام حسین علیه‌السلام بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button